وعده ترامپ درباره ذخایر نفتی پاکستان
وعده ترامپ برای استخراج ذخایر «عظیم نفت» پاکستان و پیامدهای آن بر اقتصاد و انرژی منطقه

به گزارش کلینی نیوز، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در پیامی در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» اعلام کرد که واشنگتن و اسلامآباد به توافقی رسیدهاند تا برای تبدیل ذخایر نفتی عظیم پاکستان به منابع قابل استخراج، همکاری کنند.
او افزود که هماکنون در حال انتخاب یک شرکت نفتی برای هدایت این پروژه هستند و حتی احتمال فروش نفت پاکستان به هند را نیز مطرح کرد.
این اظهارات در شرایطی بیان میشود که تولید نفت و گاز در پاکستان طی سالهای اخیر روند نزولی داشته است. بر اساس آمار رسمی، تولید داخلی نفت این کشور در ۹ ماه نخست سال جاری با کاهش ۱۱ درصدی مواجه بوده و میادین اصلی همچون قدپور، سوی، اوچ و ماری نیز افت تولید داشتهاند.

طبق گزارش خدمات اطلاعات نفتی پاکستان، تا دسامبر ۲۰۲۴، ذخایر نفتی اثباتشده این کشور حدود ۲۳.۸ میلیون بشکه برآورد شده است.
با این حال، محمد واسی خان، کارشناس باسابقه صنعت انرژی، میگوید که بر اساس ارزیابی اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA)، ذخایر بالقوه پاکستان ممکن است به ۹ میلیارد بشکه برسد، اما این رقم تا زمانی که از نظر اقتصادی و فنی قابل بهرهبرداری نباشد، نمیتواند در زمره ذخایر اثباتشده قرار گیرد.
واسی خان با اشاره به اینکه تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد نیاز نفتی پاکستان از تولید داخلی تأمین میشود و مابقی از خارج وارد میشود، افزود: «کمبود سرمایهگذاری و فناوری پیشرفته، مانع اصلی توسعه صنعت نفت پاکستان بوده است.»
واسی خان همچنین یادآور شد که در گذشته شرکتهای آمریکایی نظیر اکسیدنتال پترولیوم و یونیون تگزاس نقش مهمی در توسعه بخش بالادستی نفت و گاز پاکستان ایفا کردهاند، هرچند با گذشت زمان حضور آنها کاهش یافته است.
کارشناسان اقتصادی معتقدند ورود دوباره آمریکا به صنعت نفت پاکستان میتواند هم فرصتهایی همچون جذب سرمایه و فناوری پیشرفته را ایجاد کند و هم چالشهایی مانند رقابت و فشار بر سرمایهگذاریهای چین در این کشور را به همراه داشته باشد.
این موضوع بهویژه با توجه به پروژههای انرژی چین در چارچوب «کریدور اقتصادی چین–پاکستان» اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تحلیل اقتصادی وعده ترامپ برای استخراج ذخایر نفتی پاکستان
اظهار اخیر دونالد ترامپ مبنی بر توافق ایالات متحده و پاکستان برای استخراج «ذخایر عظیم نفت» این کشور، از منظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی چند نکته مهم را آشکار میکند که بررسی آن میتواند ابعاد پنهان این همکاری را روشن سازد.
۱. واقعیت ارقام و شکاف تولید–مصرف
بر اساس آمار رسمی، ذخایر اثباتشده نفت پاکستان تنها حدود ۲۳.۸ میلیون بشکه است؛ رقمی که حتی برای پوشش یکساله مصرف داخلی کافی نیست. برآورد اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) از وجود ۹ میلیارد بشکه ذخایر بالقوه، اگرچه امیدوارکننده به نظر میرسد، اما بدون سرمایهگذاری سنگین و فناوری پیشرفته به مرحله بهرهبرداری اقتصادی نخواهد رسید.
در حال حاضر، ۸۵ تا ۹۰ درصد نیاز نفتی پاکستان از طریق واردات تأمین میشود و این موضوع فشار مضاعفی بر تراز ارزی و کسری حساب جاری این کشور وارد میکند. کاهش ۱۱ درصدی تولید داخلی در سال جاری، این وابستگی را تشدید کرده است.
۲. انگیزههای اقتصادی آمریکا
بازگشت شرکتهای آمریکایی به حوزه نفت و گاز پاکستان میتواند با چند هدف همزمان دنبال شود:
-
ایجاد بازار جدید برای شرکتهای بزرگ نفتی آمریکا پس از کاهش جذابیت سرمایهگذاری در برخی مناطق خاورمیانه.
-
رقابت مستقیم با چین که در قالب پروژه «کریدور اقتصادی چین–پاکستان» سرمایهگذاریهای بزرگی در زیرساخت انرژی پاکستان انجام داده است.
-
تأمین منافع ژئوپلیتیکی از طریق کنترل بخشی از منابع انرژی جنوب آسیا و افزایش نفوذ اقتصادی در منطقه.
۳. تأثیر بر بازار انرژی منطقه
اگر این پروژه به مرحله اجرا برسد، ممکن است صادرات نفت پاکستان – که امروز تقریباً وجود ندارد – در آینده به بازارهای همسایه مانند هند راه یابد. چنین سناریویی میتواند به تغییر مسیرهای تأمین انرژی در جنوب آسیا و حتی به ایجاد فشار قیمتی در بازار جهانی نفت منجر شود، بهویژه اگر این منابع در کنار ظرفیت گاز طبیعی پاکستان توسعه یابند.
۴. چالشهای پیشرو
-
زیرساختهای ناکافی برای اکتشاف و استخراج در مقیاس صنعتی.
-
بیثباتی سیاسی و امنیتی که میتواند سرمایهگذاران خارجی را محتاط کند.
-
رقابت منافع میان آمریکا، چین و حتی کشورهای خلیج فارس در حوزه انرژی پاکستان.
-
ریسک اقتصادی ناشی از نوسان قیمت جهانی نفت که بر توجیهپذیری سرمایهگذاری اثرگذار است.
وعده ترامپ بیش از آنکه صرفاً یک خبر انرژی باشد، پیامی استراتژیک با ابعاد اقتصادی و ژئوپلیتیکی گسترده است. موفقیت یا شکست این پروژه نه تنها بر تراز انرژی پاکستان اثر خواهد گذاشت، بلکه میتواند موازنه قدرت سرمایهگذاری خارجی در جنوب آسیا را نیز تغییر دهد. برای اسلامآباد، جذب سرمایهگذاری آمریکا فرصتی کمنظیر برای دسترسی به فناوری پیشرفته است، اما نیازمند مدیریت دقیق روابط با چین و سایر بازیگران منطقهای خواهد بود.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.





ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰