به گزارش کلینی نیوز به نقل از خبرگزاری دوپچه وله آلمان، پروپاگاندای دولتی تنها مختص دیکتاتورها نیست. در دموکراسیها و دنیای غرب هم نمونههای از آن را میتوان یافت. مثال نزدیک آمریکاست و اینکه چگونه دولت آمریکا جنگ علیه عراق را در آن زمان به افکار عمومی در کشور “فروخت”.
پروپاگاندا پدیدهی تازهای نیست. به تازگی اما ابعاد ویژهای پیدا کرده است. ناسیونال سوسیالیسم برای متقاعد کردن مردم به ایدئولوژی مورد نظر حاکمیت، ابزار تبلیغاتی را آشکارا به خدمت میگرفت. امروزه اما پروپاگاندا به طور عمده پنهان است و بیشتر از طریق رسانههای جدید مانند شبکههای اجتماعی به منظور دستکاری افکار عمومی و عملی همسو با اهداف مبلغ وارد عمل میشود.
چند مثال: متا (همان فیس بوک سابق) به تازگی اعلام کرد که یک کارزار اخبار جعلی گسترده هدایت شده از سوی مقامات نیکاراگوئه را حذف کرده است. افزون بر سه سال، دانیل اورتگا، رئیس جمهور نیکاراگوئه در شبکههای اجتماعی گوناگون و در این اکانتهای مختلف مورد ستایش قرار میگرفت و همزمان اپوزیسیون بیاعتبار میشد. مثال بعدی: در ماه سپتامبر دو کانال آلمانی “راشا تودی” در یوتیوب که اطلاعات نادرست درباره کرونا منتشر میکردند، مسدود شدند. از شبکه دولتی “راشا تودی” به طور معمول به عنوان ابزار و رسانه تبلیغاتی دولت روسیه یاد میشود. به گفته دو پژوهشگر دانشگاه آکسفورد برنامه اصلی این شبکه جا انداختن و تبلیغ این موضوع است که “رسانههای غربی دروغپردازی” میکنند.
اما پروپاگاندا چیست؟ و چگونه میتوان آن را تشخیص داد؟ در این نوشته پاسخ این پرسش را دریافت میکنید. برای رسیدن به این پاسخها با چهار کارشناس گفتوگو کردیم.
پروپاگاندا چیست؟
سیاستمداران از پروپاگاندا بهطور هدفمند برای تأثیر گذاری بر افکار، عمل و احساسات مردم استفاده میکنند. پیرز رابینسون، کارشناس علوم سیاسی از سازمان مطالعات تبلیغاتی در مصاحبه با دویچه وله در تعریف پروپاگاندا میگوید: «انسانها را به گونهای جهتدار برای یک گرایش فکری یا موضع یا واکنشی خاص قانع میکند.»
او برای نمونه به جنگ عراق اشاره میکند و چگونگی استدلال ضرورت این جنگ برای مردم از سوی سیاستمداران آمریکایی. این پژوهشگر میگوید: «در این مورد آنها عراق را به عنوان تهدیدی بزرگتر از آنچه که در واقعیت بود، جلوه دادند.» سیاستمداران آمریکایی که آن زمان در راس قدرت بودند، اعلام کردند صدام حسین سلاحهای کشتار جمعی در اختیار دارد. سلاحهایی که هیچگاه یافته نشد. عکسهایی که سازمان “سیا” به عنوان مدرک برای این ادعا به آنها استناد میکرد، اخبار جعلی هدفمند و پروپاگاندا بود.
یک پژوهشگر دیگر به نام فلوریان زولمن از دانشگاه هنر و فرهنگ نیوکاسل هم در مصاحبه با دویچه وله به مثال جنگ آمریکا- عراق اشاره میکند. او اخبار و اطلاعات جعلی را بخشی از پروپاگاندا میداند. زولمن میگوید، نمیتوان به روشنی ادعاها و اطلاعات نادرست را از پروپاگاندا جدا کرد.
در تحقیقی که از سوی پارلمان اروپا انجام شده است هم از پروپاگاندا به عنوان تهدیدی برای زمامداری مبتنی بر قانون (حاکمیت قانون)، دموکراسی و حقوق بنیادین سخن رفته است. افزون بر این، زولمن و رابینسون هر دو معتقدند که نباید فعالیتهای در حوزه روابط عمومی را دست کم گرفت. به گفته زولمن «در نهایت اینها همه ابزارهای تبلیغاتی هستند.» او همزمان با تأکید بر این نکته که ” پروپاگاندا همیشه بد نیست” میگوید، فقط فرد باید نسبت به این مسئله آگاه
رابینسون، کارشناس امور ارتباطات اما تأکید میکند که این تنها کشورهایی چون روسیه، چین یا کره شمالی نیستند که از پروپاگاندا بهره میبرند. او ادامه میدهد: «فکر میکنم مشکلی که در کشورهای دموکراتیک با آن روبروییم این است که اینجا هم پروپاگاندای زیادی در جریان است اما ما نسبت به آن آگاه نیستیم.» زولمن، پژوهشگر دیگر هم اضافه میکند: «مسلما در آلمان و آمریکا هم پروپاگاندا وجود دارد.» بنا به گفته او، هم در کشورهای اقتدارگرا و هم کشورهای دموکراتیک، از پروپاگاندا برای رسیدن به اهداف استفاده میشود. به اعتقاد او اما بر خلاف دیکتاتوریها، دسترسی به اطلاعات آزاد و دیگر رسانهها در دموکراسیها آسانتر است.
نقش رسانهها در گسترش پروپاگاندای سیاسی چیست؟
به گفته میر، یکی از کارشناسان سازمان گزارشگران بدون مرز، رسانهها میتوانند از یک طرف پروپاگاندا را منتقل کنند و از سوی دیگر آن را تقویت کنند. برای مثال رسانه دولتی “راشا تودی” اغلب با این انتقاد روبروست که ابزار پروپاگاندای کرملین است. به نوشته مؤسسه مرکز آموزشهای سیاسی آلمان، تأمین هزینههای مالی این شبکه دولتی به عهده مسکوست و این رسانه در وهله اول دیدگاه رسمی دولت روسیه را بازتاب میدهد.
در این میان رسانهها میتوانند آگاهانه یا ناخودآگاه پروپاگاندا را به مخاطب خود منتقل کنند. به گفته رابینسون، برای افشای پروپاگاندا رسانهها باید همانند “واچداگ” عمل کنند. چرا که به اعتقاد او مردم هم از رسانهها همین انتظار را دارند و این مسئله یکی از وظایف اصلی خبرنگاری هم به شمار میرود.
میر از سازمان گزارشگران بدون مرز هم بر نقش خبرنگاران در برجسته کردن و تمیز دادن پروپاگاندای سیاسی و دولتی تأکید میکند. چگونه؟ برای مثال با طرح پرسشهای انتقادی در گفتوگو با سیاستمداران یا مصاحبه با کارشناسان مستقل درباره موضوعهای مختلف.
چگونه میتوان پروپاگاندای سیاسی را تشخیص داد؟
اگر چه پروپاگاندای سیاسی اغلب پوشیده و پنهان است اما تشخیص آن غیرممکن نیست. چند راه و توصیه برای تشخیص پروپاگاندای سیاسی / پروپاگاندای دولتی عبارت است از:
به منبع اطلاعات توجه کنید. آیا چندین صفحه ارائه/نمایش داده شده است؟
چه کسی، چه گروهی یا چه نهاد و سازمانی در پس منبع اطلاعاتی است؟ وبسایت یا رسانهای که پیش روی شماست به چه کسی وابسته/ متعلق است؟
اطلاعات پیشزمینه درباره یک موضوع را جستجو کنید و بخوانید. به این ترتیب میتوانید منبع اطلاعات را بهتر طبقهبندی کنید.
بین “فکت” (اطلاعات بر پایه سند و مدرک) و “نظر” تفاوت قائل شوید.
آیا در اطلاعاتی که در پیش روی شماست پیشداوری و تعصبی وجود دارد و به ترس و خشم مخاطب دامن میزند؟ این یکی از ابزارهای کلاسیک پروپاگانداست. به انتخاب واژهها و هدف از طرح موضوع توجه کنید.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰