«دکترین کوریلا» در بوته نقد
عقبنشینی نظامی آمریکا از خاورمیانه: پیامدهای شلیک موشک هایپرسونیک ایران و حمله به پایگاه العدید

به گزارش کلینی نیوز، این اقدام، که به ظاهر به معنای کاهش تهدید ایران تفسیر میشود، در حقیقت بازتابدهنده شکست راهبردهای پیشین واشینگتن در مهار توانمندیهای منطقهای ایران و حامیانش است.
در حالی که آمریکا از خروج ناوشکنها و هواپیماهای سنگین سخن میگوید، حفظ یک ناو هواپیمابر و هزاران نیروی نظامی در منطقه، نشانگر نگرانی عمیق از تحولات آتی و عدم قطعیت در مورد مهار ایران است.
منابع آگاه در پنتاگون از آغاز روندی از جابهجایی و کاهش تدریجی نیروهای آمریکایی در منطقه خاورمیانه خبر دادهاند.

این تصمیم، در حالی که مقامات آمریکایی آن را به کاهش سطح تهدید ایران نسبت میدهند،در واقع پس از تحولات اخیر و توانمندیهای نظامی چشمگیر ایران در شلیک موشکهای هایپرسونیک به شهرهای اسرائیل و حمله موفقیتآمیز به پایگاه العدید آمریکا در قطر اتخاذ شده است.
این رخدادها، سوالات جدی را درباره اثربخشی سیاستهای “بازدارندگی” آمریکا در منطقه مطرح کرده است.
عقبنشینی نظامی آمریکا در خاورمیانه؛ تاکتیکی یا تغییر استراتژیک؟
یک مقام وزارت دفاع آمریکا، که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با “العربیه” تأکید کرد که این جابهجاییها شامل خروج ناوشکن “سالیوان” از شرق مدیترانه و احتمال خروج تعدادی از هواپیماهای B-52 از پایگاه “دیگو گارسیا” خواهد بود.
این در حالی است که حضور این ناوها و هواپیماها پیشتر “پیامی برای اطمینان خاطر به متحدان و هشداری به دشمنان واشنگتن” تلقی میشد.
اکنون، پنتاگون مدعی است که “با ورود آمریکا به مرحله پس از حمله به ایران و حوثیها، شاید دیگر نیازی به این میزان از استقرار در منطقه نباشد.”
این توجیه، با توجه به حملات اخیر ایران که نشان از افزایش توانمندیهای تهاجمی آن دارد، با تردید مواجه است.
حفظ حضور چشمگیر نظامی علیرغم ادعای کاهش تهدید
با وجود این کاهش نسبی، ناظران تحولات خاورمیانه تأکید دارند که پنتاگون همچنان یک ناو هواپیمابر را همراه با مجموعهای از ناوشکنها، زیردریاییها و دیگر شناورهای جنگی در منطقه فرماندهی مرکزی حفظ خواهد کرد.
همچنین، یگانهای دریایی و هوایی ایالات متحده در آبهای خلیج، دریای سرخ و شرق مدیترانه باقی خواهند ماند.
این مسئله نشان میدهد که علیرغم اظهارات رسمی، نگرانی از توان موشکی ایران و قابلیتهای منطقهای آن همچنان بالاست و آمریکا نمیتواند به طور کامل از منطقه خارج شود. علاوه بر این، هزاران سرباز آمریکایی همچنان در پایگاههای منطقه، سوریه و عراق مستقر خواهند بود که نشان از تداوم نفوذ نظامی آمریکا در منطقه دارد.
شکست “دکترین کوریلا” و واقعیتهای میدانی
این جابهجاییها و کاهش نیروها همچنین میتواند به معنای شکست “دکترین کوریلا” در مقابله با تهدیدات خاورمیانه تلقی شود.
برخی منابع ایده بمباران تأسیسات هستهای ایران با هواپیماهای B-2 و عملیات گسترده هوایی علیه حوثیها را به ژنرال مایکل اریک کوریلا، فرمانده سنتکام نسبت دادهاند.
این طرحها، که بر بمباران از راه دور و محدود استوار بود، اکنون اثربخشی خود را از دست داده است.
حملات اخیر ایران و عدم توانایی آمریکا در “بازدارندگی” کامل، نشان میدهد که این راهکارها نه تنها به “راهحل نهایی برای مسأله ایران” منجر نشده، بلکه در برابر چالشهایی نظیر حملات موشکی هایپرسونیک و حملات به پایگاههای آمریکا نیز مؤثر نبوده است.
چالشهای پیش روی سیاست خارجی آمریکا
این تحولات، چالش بزرگی را برای دولت آمریکا، به ویژه برای دونالد ترامپ، ایجاد میکند که به صورت نظری خواهان کاهش گسترده نیروهای نظامی ایالات متحده در سراسر جهان و تمرکز بر تهدیدهای چین است.
با این حال، “منطقه اتفاقات ناگهانی” خاورمیانه، همچنان آمریکا را به حفظ سطحی قابلتوجه از نیروهای نظامی خود مجبور کرده است.
این واقعیت نشان میدهد که علیرغم میل به کاهش بار نظامی در منطقه، پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی و افزایش توانمندیهای نظامی ایران، اجازه عقبنشینی کامل را به واشینگتن نمیدهد.
آیا این کاهش نیروها، صرفاً یک اقدام نمایشی برای کاهش فشار داخلی و حفظ آبروی آمریکاست، یا واقعاً تغییری در استراتژی این کشور در منطقه ایجاد خواهد کرد؟
برچسب ها :آمریکا ، ایران ، رژیم صهیونیستی ، قطر ، یمن
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰