کد خبر : 26079
تاریخ انتشار : پنجشنبه 8 خرداد 1404 - 18:00

سیاست خارجی آمریکا و تغییرات منطقه‌ای

دیپلماسی ایران و کشورهای عربی؛ پیامدهای درخواست از ترامپ و موازنه قدرت در خلیج فارس

دیپلماسی ایران و کشورهای عربی؛ پیامدهای درخواست از ترامپ و موازنه قدرت در خلیج فارس
درخواست غیرمنتظره و صریح سه کشور کلیدی عربی از دولت ترامپ مبنی بر اجتناب از تقابل نظامی با ایران و پیگیری دیپلماسی، نه تنها بازتابی از تغییر اولویت‌های داخلی این کشورهاست، بلکه پیامدهای عمیقی بر رویکرد منطقه‌ای ایالات متحده و دینامیک‌های قدرت در خلیج فارس خواهد داشت.

به گزارش کلینی نیوز، این چرخش، می‌تواند به معنای بازتعریف نقش‌آفرینی‌های منطقه‌ای و فرصت‌هایی برای کاهش تنش‌های پایدار در زمینه دیپلماسی ایران و کشورهای عربی باشد.، تغییر قابل توجهی در رویکرد آن‌ها نسبت به ایران محسوب می‌شود.

به گزارش العربی الجدید، بر اساس گزارش اختصاصی پایگاه آمریکایی اکسیوس، که به نقل از منابع آگاه صورت گرفته، سران سه کشور قدرتمند عربی حاشیه خلیج فارس، یعنی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، در جریان سفرهای اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به این کشورها، از او خواسته‌اند که از حمله نظامی به ایران جلوگیری کرده و به جای آن، بر دیپلماسی و تداوم تلاش‌ها برای دستیابی به توافق هسته‌ای تمرکز کند.

این درخواست، که از سوی شخصیت‌های کلیدی منطقه‌ای همچون محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر و محمد بن زاید، رئیس امارات متحده عربی مطرح شده، نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم در رویکرد این کشورها نسبت به ایران است. این رهبران، نگرانی خود را نسبت به پیامدهای احتمالی هرگونه اقدام نظامی در منطقه ابراز کرده و حمایت قاطع خود را از یک راه‌حل دیپلماتیک برای بحران هسته‌ای ایران اعلام کرده‌اند.

1612786602 2516

این افشاگری اکسیوس در حالی صورت می‌گیرد که پیش از این نیز همین پایگاه گزارش داده بود که ترامپ در تماس تلفنی اخیر خود با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، به وی در خصوص حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران هشدار داده بود.

این مواضع، همسو با اظهارات پیشین ترامپ است که گفته بود بحران هسته‌ای ایران را می‌توان از طریق «یک سند بسیار خوب» حل کرد که امکان امضای آن «طی دو هفته آتی» وجود دارد.

اکسیوس در ادامه گزارش خود تأکید می‌کند که نگرانی عربستان سعودی و امارات متحده عربی در خصوص فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، در حال حاضر به مراتب کمتر از دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ است.

این تغییر در اولویت‌ها، بیانگر این است که حفظ ثبات منطقه و تمرکز بر رشد اقتصادی، به مهم‌ترین دغدغه این کشورها تبدیل شده است.

یک مقام سابق آمریکایی نیز در همین راستا اظهار داشته که سفر اخیر خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی به تهران و دیدار وی با مقامات ایرانی، در راستای تلاش ریاض برای تأکید بر مخالفت با گزینه نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران و ترجیح گزینه‌های دیپلماتیک صورت گرفته است.

این دیدارها و پیام‌های ارسالی، نشان‌دهنده تمایل فزاینده کشورهای منطقه به کاهش تنش‌ها و یافتن راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز برای چالش‌های امنیتی و هسته‌ای است.

به نظر می‌رسد کشورهای عربی منطقه، با درک عمیق از پیامدهای بی‌ثبات‌کننده هرگونه درگیری نظامی گسترده در خلیج فارس، اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که دیپلماسی و گفتگو، تنها مسیر پایدار برای حفظ امنیت و تحقق اهداف توسعه اقتصادی آن‌هاست. این تغییر رویکرد، پتانسیل ایجاد یک چشم‌انداز جدید از همکاری‌های منطقه‌ای را فراهم می‌آورد.

درخواست اخیر و صریح عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر از دولت ایالات متحده برای پرهیز از اقدام نظامی علیه ایران و تمرکز بر دیپلماسی، از منظر کارشناسی ارشد سیاسی منطقه، نشانه‌ای از تحولات عمیق در موازنه قدرت و اولویت‌های استراتژیک در خلیج فارس است.

این تغییر رویکرد از سوی شرکای سنتی ایالات متحده، می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای بر سیاست خارجی واشنگتن و دینامیک‌های منطقه‌ای داشته باشد.

تأثیر دیپلماسی ایران و کشورهای عربی بر سیاست خارجی آمریکا

  1. بازبینی در استراتژی “فشار حداکثری”: رویکرد “فشار حداکثری” دولت ترامپ علیه ایران، عمدتاً بر اساس فرض حمایت شرکای منطقه‌ای از این سیاست بنا شده بود. درخواست اخیر این کشورها، چالش جدی برای این استراتژی ایجاد می‌کند. واشنگتن اکنون با این واقعیت روبروست که حتی نزدیک‌ترین متحدانش نیز حاضر به پذیرش ریسک‌های نظامی یک رویارویی مستقیم نیستند. این امر می‌تواند ترامپ را وادار به بازنگری در ابزارهای فشار و اولویت دادن به ابزارهای دیپلماتیک کند، به خصوص اگر او به دنبال کسب موفقیت “سند بسیار خوب” در رابطه با ایران باشد.

  2. پیچیدگی در روابط با اسرائیل: درخواست کشورهای عربی برای دیپلماسی با ایران، شکاف عمیق‌تری را میان رویکرد این کشورها و موضع تندروانه اسرائیل در قبال برنامه هسته‌ای ایران ایجاد می‌کند. در حالی که اسرائیل همواره به دنبال حمایت آمریکا از گزینه نظامی علیه ایران بوده، متحدان عرب واشنگتن اکنون خواستار پرهیز از این مسیر هستند. این وضعیت، دولت آمریکا را در میانه دو دسته از متحدان منطقه‌ای خود قرار می‌دهد که منافع متضادی دارند و مدیریت این تضاد، به پیچیدگی سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه می‌افزاید.

  3. کاهش اهرم فشار آمریکا بر ایران: اگر شرکای منطقه‌ای آمریکا خود تمایل به کاهش تنش با ایران و پرهیز از اقدام نظامی داشته باشند، بخشی از اهرم فشار آمریکا بر ایران از بین می‌رود. تهران ممکن است این سیگنال را دریافت کند که حمایت منطقه‌ای از سیاست‌های تهاجمی آمریکا کاهش یافته و در نتیجه، انعطاف‌پذیری کمتری در مذاکرات نشان دهد.

  4. لزوم اتخاذ رویکرد متوازن‌تر: واشنگتن ناگزیر است رویکرد متوازن‌تری را در قبال منطقه خلیج فارس اتخاذ کند. این به معنای در نظر گرفتن نگرانی‌های امنیتی ایران (حتی اگر نپذیرد) و همچنین ملاحظات اقتصادی و ثبات منطقه‌ای شرکای عرب است. تداوم یکجانبه‌گرایی و فشار حداکثری بدون در نظر گرفتن پیامدهای منطقه‌ای، می‌تواند به تضعیف نفوذ آمریکا در بلندمدت منجر شود.

اولویت‌های جدید در دیپلماسی ایران و کشورهای عربی: از تقابل تا ثبات اقتصادی

  1. اولویت یافتن ثبات و توسعه اقتصادی: درخواست کشورهای عربی از ترامپ، نشان‌دهنده تغییر آشکار در اولویت‌های استراتژیک آن‌هاست. پس از سال‌ها درگیری و تنش، این کشورها به این نتیجه رسیده‌اند که امنیت پایدار در گرو ثبات منطقه‌ای و تمرکز بر توسعه اقتصادی است، نه لزوماً مقابله نظامی با ایران. این تغییر رویکرد می‌تواند به کاهش تنش‌ها و فرصت‌هایی برای گفتگوی منطقه‌ای منجر شود.

  2. استقلال عمل بیشتر کشورهای عربی: این اقدام را می‌توان به عنوان نشانه‌ای از استقلال عمل بیشتر پایتخت‌های عربی در تعریف منافع ملی خود تلقی کرد. آنها دیگر لزوماً به دنبال همسویی کامل با سیاست‌های آمریکا نیستند و در مواردی که منافع حیاتی خود را در خطر می‌بینند، حتی در برابر فشار متحد اصلی خود نیز می‌ایستند. این امر می‌تواند به شکل‌گیری بلوک‌های منطقه‌ای مستقل‌تر و چندقطبی‌تر در آینده کمک کند.

  3. پتانسیل برای دیپلماسی منطقه‌ای: سفر وزیر دفاع عربستان به تهران و دیدار با مقامات ایرانی، خود گواه این مدعاست که کشورهای منطقه به دنبال کانال‌های ارتباطی مستقیم با ایران هستند. اگر این روند ادامه یابد، می‌تواند به کاهش سوءتفاهم‌ها، ایجاد مکانیسم‌های اعتمادسازی و حتی توافقات امنیتی منطقه‌ای بدون وساطت قدرت‌های خارجی منجر شود. این تغییر می‌تواند به جای تکیه بر یک قدرت خارجی، به ایجاد یک سیستم امنیتی بومی و مبتنی بر گفتمان در منطقه منجر شود.

  4. تغییر در روابط با قطر: نزدیکی قطر به ایران در سال‌های اخیر (به دلیل تحریم‌های همسایگان) و تأکید همیشگی این کشور بر دیپلماسی با تهران، اکنون تا حدودی با مواضع عربستان و امارات همسو شده است. این همگرایی در رویکرد نسبت به ایران، می‌تواند زمینه‌ساز بهبود روابط میان این سه کشور و حتی پایان برخی اختلافات گذشته باشد.

در مجموع، درخواست کشورهای عربی از ترامپ نه تنها یک سیگنال قوی برای واشنگتن است، بلکه نشان‌دهنده بلوغ نسبی و درک عمیق‌تر پایتخت‌های منطقه‌ای از پیچیدگی‌های ژئوپلیتیک است. این تحول، در بلندمدت می‌تواند به بازتعریف نقش‌آفرینی آمریکادر خاورمیانه و ایجاد فضایی برای همکاری‌های منطقه‌ای منجر شود که امنیت و شکوفایی اقتصادی را در اولویت قرار می‌دهد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

Translate »