دروغ بزرگی که رکورد بلاهت را شکست!

سناریویی که معاندین سعی داشتند با ساخت و جا انداختن آن نسبت به جهت‌دهی حزن ملی اقدام کنند، دو محور اصلی را شامل می‌شد:

 اول؛ ایراد اتهام به نظام برای ایجاد خشم در مردم و شکل‌دهی اغتشاشات جدید

دوم؛ ایجاد آرامش روانی نزد آن بخش از معترضین که خود را در وقوع چنین رخدادی مقصر قلمداد می‌کردند 

از روز گذشته و هم‌زمان با شروع دوباره برخی اعتراضات در چند شهر و دانشگاه کشور، رسانه‌های معاند با بزرگ‌نمایی تجمعات، تلاش داشتند موضوع ضرورت تبدیل تجمع به راهپیمایی و به اصطلاح تسخیر خیابان را به خطی جدید در ذهن معترضین تبدیل کنند.

رسانه‌های معاند با تاکید بر ضرورت برگزاری مراسم چهلم، همراه با راهپیمایی برای جان‌باختگانی که خود آنها به دروغ به عنوان کشته‌شدگان اعتراضات خیابانی جا زدند، محور اصلی و خط القایی خود برای تکرار وقایع روز چهارشنبه را بر ضرورت تصرف کف خیابان متمرکز کردند.

به بیان دقیق‌تر؛ شکل‌گیری برخی اعتراضات که در پاره‌ای موارد به اغتشاش و آشوب مبدل شد، این رسانه‌ها را دچار توهم امکان‌پذیر بودن بازتولید حرکت‌های اعتراضی کرده بود، لیکن حادثه تلخ تروریستی در حرم شاهچراغ(ع) آنها را از این بابت نگران کرد که حزن ملی و احساس گناه ایجاد شده در معترضین روزهای اخیر که اقدامات ناامن‌کننده آنها بستر شکل‌گیری رخداد خون‌بار شیراز شد، مسیر خواست غیر ملی آنها را کاملا مسدود خواهد کرد.

به طور منطقی حادثه تروریستی شیراز به دلایل مختلف از جمله هویدا شدن نقشه شوم دشمنان برای تشدید ناامنی در کشور، می‌تواند دستِ‌کم بخشی از جمعیتی که هنوز در کف خیابان‌ها به دنبال بیان اعتراضات خود هستند را دچار احساس گناه کرده و از گردونه ایجاد ناامنی در کشور خارج نماید.

شرایط پس از حادثه تروریستی شیراز نشان داد که نگرانی معاندین بی‌دلیل نبوده، زیرا حزن ملی و شوک ناشی از اقدام تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ(ع) و شهادت مظلومانه گروهی از هم‌وطنانمان موجب شد که نه تنها هیچ توجهی به فضاسازی‌های ایجاد شده از سوی رسانه‌ها نشود بلکه نفرت عموم مردم از افراد ضدملی و خود فروخته‌ای که ضمن همکاری با رسانه‌های معاند به هیچ چیز جز منافع فردی خود فکر نمی‌کنند صد چندان شود.

به راستی کدام ایرانی میهن دوستی حتی اگر به وضع موجود نیز معترض باشد از فاجعه حرم شاهچراغ و به خاک و خون کشیده شدن مرد و زن و کودک مظلوم ایرانی متاثر نمی‌شود و به آن به عنوان فرصتی سیاسی نگاه می‌کند؟

از همین رو؛ رسانه‌ها و حساب‌های مجازی مذکور پس از یک سکوت چندین ساعته در قبال این جنایت، برای از دست نرفتن ثمره تلاش‌های چند هفته‌ای خود کوشیدند با استدلال‌های مضحک و ابلهانه به مخاطبین فریب‌خورده خود این‌گونه القاء کنند که جنایت شب گذشته کار نظام جمهوری اسلامی بوده است!

این تلاش حتی از سوی برخی عناصر داخلی نیز صورت گرفت تا جایی که برخی از سیاسیون با این ادعا که اصلا ماه ربیع‌الاول روز سی‌ام ندارد! به زعم خود تاریخ بیانیه گروهک تروریستی داعش در پذیرش مسئولیت این جنایت را با چنین استدلال‌ سخیفی به چالش کشیده و سعی کردند حتی بیانیه داعش را نیز تخطئه کرده و حرف خود را به کرسی بنشانند!

یا مثلا یکی از عناصر خودفروخته که در ایتالیا زندگی می‌کند، بدون توجه به اختلاف ساعت این کشور با ایران و با بلاهتی مثال زدنی، همزمانی ساعت انتشار پوستر طراحی شده توسط رسانه‌های انقلابی درباره این حادثه تروریستی را دلیلی بر ادعای نقش نظام در این حادثه دانسته بود که البته با رسوا شدنش توئیت خود را پاک کرد.

از سویی؛ افرادی که در رسانه‌های معاند خود را کارشناسان مطلع و مرتبط با نهادهای نظامی و امنیتی! معرفی می‌کنند و سردمدار جریان‌سازی اخیر بودند به اندازه‌ای در ارائه به‌اصطلاح شواهد خود ناشیانه عمل کردند که موج مورد نظر آنها حتی چند ساعت هم دوام نیاورد.

بی‌دلیل نیست که این افراد که سال‌هاست نان خود را در خون هم‌وطنانشان می‌زنند، با دروغ‌های مستمری که گفته‌اند حتی در میان گروه‌های اپوزیسیون نیز جایگاهی ندارند و به مضحکه و زنگ تفریح برخی از همین شبکه‌های تلویزیونی ضد انقلاب تبدیل شده‌اند.

به هر شکل؛ مجموعه این تلاش‌های کور و استدلال‌های سخیف که هدفش القاء انجام این جنایت تروریستی از سوی نظام مظلوم جمهوری اسلامی بود، گرچه طی ساعات گذشته با پاسخ‌های در خور در رسانه‌های داخلی و شبکه‌های اجتماعی از سوی جریان مردمی و انقلابی مواجه شد، اما نشان از سناریویی دارد که هدفش تداوم ناامنی و اغتشاش در داخل برای درگیر کردن کشور و بازماندن از مسیر رو به جلویی است که مردم و نظام برای رسیدن به قله‌های بالاتر دنبال می‌کنند.